او خواهد آمد ...

 

آخر یک نفر از راه می‌رسد

که بودنش جبران تمام نبودن‌هاست
جبران تمام بی انصافی‌ها و شکستن‌ها …
یکی که با جادوی حضورش دنیای تو را متحول می‌کند …

جوری تو را می‌بیند که هیچ کس ندیده …
جوری تو را می‌شنود که هیچ کس نشنیده …
و جوری روح خسته‌ تو را از عشق و محبت اشباع می‌کند
که با وجود او دیگر نه آرزویی می‌ماند برای نرسیدن
و نه حسرت و اندوهی برای خوردن …

او خواهد آمد …

تو مثل باران هستی
بارانی از گل
بارانی از مهر
بارانی از لبخند
بارانی که به کویر جان میدهی
با تو بودن را دوست دارم

اما ……..
بعضی آدم‌ها خودِ معجزه‌اند انگار
آمده‌اند تا تو مزه‌ خوشبختی را بچشی
آمده‌اند تا دلیل آرامش و لبخند تو باشند
آمده‌اند که زندگی کنی 

و آمده اند ……

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.
از دل تا قلم

جستجو